سر در گریبان!

یک نفر عالم وارد دهی شد و اهل ده از او دعوت کردند یک دهه برای آنها منبر برود. او هم پذ یرفت. پول منبر را هم پیشاپیش گرفت .

شب اول بعد از برگزار ی نماز در مسجد ده ، روی منبر رفت و در آغاز سخنش به مردم گفت : آیا می دانید می خواهم چه بگویم؟ مستمعین گفتند : بلی. عالم گفت : خوب شما که می دانید، من دیگر چه بگویم؟ همین را گفت و از منبر پایین آمد . شب دوم هم در اول منبرش پرسید...

ادامه نوشته

آتش خوبان

یا حی

جهنم از مومن فرار می کند! چون آتش سردی که او دارد جهنم را خاموش می کند!
آتش محبت خوبان سرد و لذیذ است !!!!

حاج اسماعیل دولابی